محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز؛ همیشه پس از اتفاقی مهم، چه شیرین و چه تلخ تا ساعتها و شاید روزی پس از آن، ترجیح همه به حرف زدن درباره اصل ماجراست. به ویژه اگر در روزهایی تلخ اتفاقی شیرین بیفتد، حرف زدن از کاستیها و گیرهای ماجرا بیشتر از تیزبینی و نکته سنجی به کم لطفی میماند. اما حالا که ۲ روز از صعود جذاب پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا میگذرد، وقت آن است که از چند ساعت قبل تا ساعاتی پس از دیدار را از زاویهای متفاوت و این بار با تمرکز روی فضای مجازی نگاه کنیم. شاید باید بعضی چیزها را دوباره تکرار نکرد!
دعوا تا کجا؟!
تا حالا کدام طرف دار رئال مادریدی را دیده اید که از برد بارسلونا در هر رقابتی خوش حال شود؟ کدام بارسایی متعصبی از ۳ بار قهرمانی اروپایی رئال با زیدان ذوق کرده است؟ اصلا طرف داران اسپانیایی به کنار، یک فوتبال دوست ایرانی طرف دار رئال مادرید از ۸ گل خوردن بارسلونا خوش حال نمیشود؟ قطعا میشود! پس حرف شیک و مثلا منطقی و مستدلی که بعضی میزنند و میگویند اگر پرسپولیس قهرمان آسیا شود، استقلالیها هم خوش حال میشوند، باتوجه به آنچه کف کری خوانیهای مجازی و غیرمجازی طرف داران ۲ تیم میبینیم، خیلی درست نمینماید و حرف خوب بدی است. نشان به آن نشان که یک سوژه دیگر برای کری خواندن به پرسپولیسیها اضافه میشود و نشان به آن نشان که همین روزها هم استقلالیها به ۲ قهرمانی آسیایی شان مینازند و با آن برای پرسپولیسیها که چنین عنوانی ندارند، کری میخوانند.
اما بحث در اصل این نیست که استقلالیها باید خوش حال شوند یا بر عکس. بحث اینجاست که پرسپولیسی و استقلالی بودن زیر یک عنوان بزرگتر جمع میشود و آن هم ایرانی بودن است! ایرانی بودن ما به احتمال نباید اجازه دهد که زیر پستهای AFC مکرر نام یک بازیکن هم وطنمان را که تا روزهای آینده با نماینده یک کشور خارجی، آن هم تیمی از عربستان سعودی بازی دارد، ببریم و باعث عملی شویم که نظر آنان برای محروم کردن تیم هم وطنمان جلب شود.
از سوی دیگر اگر هم چنین اتفاقی افتاد، ایرانی بودن ما باز نباید اجازه دهد که از چنین ماجرایی خوش حال باشیم و آن را در سر باقی هم وطنانمان بزنیم. چون در چنین جایگاهی پیشتر از آبی و قرمزبودن، یک ایرانی هستیم. اما در اتفاقی که رأی عجیب AFC داشت، متأسفانه تعدادی از هم وطنان رنگ را به کشورشان ترجیح دادند و درحالی که محرومیت عیسی آل کثیر درست ۳ ساعت قبل از بازی حال همه را بد کرده بود و حتی خبرنگاران ورزشی مطرح سعودی هم درباره اش توئیت زدند و لفظ مظلومیت را برای پرسپولیس استفاده کردند، عدهای را خوش حال کرد. از آن سمت هم البته پرسپولیسیها در کری خواندنهای نه چندان تمیز کم نگذاشتند!
سرچشمه این نفرت کجاست؟
چرک از کثیفی بیرون میزند. نمیدانیم کثیف شدن آب فوتبال ما برای لولیدن هر چرک و لجنی در آن از کجا شروع شد، اما با دست کاریها و اضافه کردن کثیفی صفحههای هواداری و کانالهای بی دروپیکر، آش رقابت تیمهای داخلی جوری شور شده است که پرسپولیسیها بعد از برد و صعود به فینال آسیا، به جای خوش حالی از برد تیمشان بیشتر مشغول تخریب حریف و گوشه وکنایه زدن به آنان بودند. شاید بگویید این اتفاق به دلیل تلاش بعضی استقلالیها برای محرومیت پرسپولیس بود، اما میشود این پاسخ را داد که آن تلاش هم ریشه در مشکلی دیگر دارد و آن مشکل هم دلیلش مشکلی دیگر است و این چرخه تا ابد میتواند پیش برود!
آب کثیف و پرلجنی که گاهی نفرت پراکنی بعضی پرسپولیسیها در شادترین لحظات طرف داری شان است و گاهی چوب زدن بعضی استقلالیها به هویت ملی، چیزی است که خیلی رو دیده میشود، اما سرچشمه این نفرتها را باید در جای دیگر جست و البته عامل به هم زدن این لجن زار را که صفحهها و کانالهای بی سواد و بی اعتبار و البته سودجوی مجازی است هم درمان کرد. یادتان باشد چند وقت پیش گزارشی بیرون آمد که صاحب ۲ کانال هواداری مطرح و متعصب پرسپولیس و استقلال، یک گروه است!
و تصویری که به یاد میماند
در بین همه چیزهای بد و سقوطهای اخلاقی مجازی و بی دروپیکر بودنهایی که بعد از این دیدار اتفاق افتاد و ذکرش رفت، یک اتفاق جالب هم در فضای مجازی خیلی دیده شد و افرادی با دیدگاههای مختلف به آن واکنش نشان دادند، اتفاقی که از جنس سقوط بود! زانوزدن و تکیه دادن مغموم و مستأصل رئیس هیئت مدیره باشگاه النصر با لباس رسمی عربی و شال ویژهای که سعودیها روی سرشان میاندازند و تصویر جالبی که از این ناراحتی عمیق در رسانههای اجتماعی کشورمان دست به دست شد، شاید کمی تلخی آن محرومیت عجیب و اضطراب زیاد ساعات بازی را فرو نشاند و شاید در سالهای آینده از این روز و این بازی، همان تصویر را به یاد آوریم و نه اتفاقات تلخ دیگر را. هرچند باید برای درمان این تلخیها فکری کرد!